نام مرکز
|
:
|
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
|
نوع مدرک
|
:
|
پایان نامه فارسی
|
زبان مدرک
|
:
|
فارسی
|
شماره رکورد
|
:
|
106171
|
شماره مدرک
|
:
|
ت۱۶۳۲۰
|
شماره راهنما
|
:
|
WM،۱۷۲،ح۶۸۳ب، ۱۳۹۴
|
سرشناسه
|
:
|
حقیقت دوست، فهیمه
|
عنوان
|
:
|
بررسی برهم کنش کمیت و کیفیت کربوهیدرات رژیم غذایی و نیمرخ روانشناختی در شیوع اختلالات فوقانی دستگاه گوارش [پایاننامه]
|
نویسنده
|
:
|
/فهیمه حقیقت دوست
|
استاد راهنما
|
:
|
؛ لیلا آزادبخت، احمد اسماعیل زاده
|
استاد مشاور
|
:
|
؛ پیمان ادیبی، حمید افشار، آوات فیضی، عمار حسن زاده
|
محل تحصیل
|
:
|
دانشکده تغذیه و علوم غذایی
|
سال تحصیل
|
:
|
، ۱۳۹۴
|
مقطع تحصیلی
|
:
|
رشته تغذیه جامعه، دکتری تخصصی
|
صفحه شمار
|
:
|
۱۳۶ ص.: جدول، نمودار
|
يادداشت
|
:
|
چاپی
|
چکيده
|
:
|
مقدمه: شواهد موجود حاکی از شیوع بیشتر اختلالات گوارشی در افراد با نیمرخ روانشناختی مختل است. یکی از رفتارهای مقابلهای افراد در مواجهه با تنش های روانی از جمله استرس و افسردگی، مصرف کربوهیدرات های ساده و غذاهای شیرین است. این عادات غذایی ناسالم به نوبه خود با تغییرات ترشح کورتیزول همراه است و می تواند عملکرد دستگاه گوارش را مختل نماید. از سوی دیگر، مصرف کربوهیدرات در مقایسه با پروتئین و چربی در زمان مواجهه با استرس سبب ترشح بیشتر کورتیزول می گردد و بدین طریق ممکن است در بروز اختلالات گوارشی در این افراد نقش داشته باشد. با این حال، تا کنون مطالعه ای به بررسی برهم کنش کمیت و کیفیت کربوهیدرات دریافتی با نیمرخ روانشناختی افراد در شیوع اختلالات فوقانی دستگاه گوارش انجام نگرفته است. هدف: هدف از اجرای مطالعه حاضر، بررسی برهم کنش کمیت و کیفیت کربوهیدرات مصرفی با نیمرخ روانشناختی افراد در شیوع اختلالات فوقانی دستگاه گوارش می باشد.مواد و روش ها: در مطالعه مقطعی حاضر اطلاعات در مورد دریافت های غدایی با استفاده از یک پرسشنامه بسامد خوراک نیمه کمی 106-آیتمی معتبر که در بین 8691 شرکت کننده 55-18 ساله توزیع شده بود، جمع آوری گردید. همچنین 6239 فرد به پرسشنامه های مربوط به وضعیت روانی پاسخ دادند. پس از ادغام کردن داده ها و حذف افرادی که انرژی دریافتی آنها خارج از محدوده 4200-800 کیلوکالری در روز بود، در مجموع 3363 فرد ( 1403 مرد و 1960 زن) باقی ماند که در مطالعه حاضر بررسی شدند. داده های تن سنجی و دموگرافیک از طریق پرسش نامه های خود ایفا جمع آوری گردید. مقادیر نمایه گلایسمیک (GI) و بار گلایسمیک (GL) به عنوان شاخصهای کیفیت کربوهیدرات دریافتی از جداول موجود استخراج گردید. شاخص امتیاز درشت مغذی ها (macronutrient score) به عنوان شاخص کمیت کربوهیدرات دریافتی تعریف گردید. به منظور بررسی نیمرخ روانشناختی افراد، افسردگی، اضطراب و تنیدگی روانی (psychological distress) با استفاده از پرسشنامه های معتبر سنجیده شد. بیماری رفلاکس و سوء هاضمه با استفاه از پرسشنامه Rome III سنجیده شدند.یافته های پژوهش: نتایج این مطالعه نشان داد که نمایه گلایسمیک ارتباط مستقیمی با افسردگی و بار گلایسمیک ارتباط معکوسی با افسردگی و تنیدگی روانی، پس از کنترل عوامل مخدوشگر، دارد. ارتباط مستقیم بین نمایه گلایسمیک و اضطراب در مدل نهایی به سمت معنی داری تمایل داشت (06/0=P). افرادی که رژیم غذاییشان بار گلایسمیک بیشتری داشت، 56% بیشتر شانس ابتلا به سوء هاضمه داشتند، ولی ارتباط معناداری بین نمایه گلایسمیک و رفلاکس یا سوء هاضمه مشاهده نشد. در رابطه با امتیاز درشت مغذی ها، افرادی که امتیاز بیشتری از low-carbohydrate score (LCS) داشتند و بعبارت دیگر کربوهیدرات کمتر مصرف کرده بودند، بیشتر شانس ابتلا به افسردگی داشتند. اگرچه امتایز بالاتر low-fat score (LFS) با کاهش 40 درصدی شانس ابتلا به افسردگی در مدل خام همراه بود، ولی تعدیل عوامل مخدوشگر بالقوه این ارتباط معنی دار را از بین برد. هیچ گونه ارتباط معناداری بین رفلاکس و و امتیاز درشت مغذی ها مشاهده نشد، با این حال، امتیاز بالاتر LFS (و دریافت کمتر چربی) با کاهش شانس ابتلا به سوء هاضمه در مدل خام، مدل 1 و 2 همراه بود. در این مطالعه مشاهده گردید برهم کنش معناداری بین کیفیت و کمیت کربوهیدرات رژیم غذایی با هر سه اختلال روانی مذکور بر شانس خطر ابتلا به سوء هاضمه و رفلاکس وجود دارد. نتایج این بررسی نشان داد پس از کنترل عوامل مخدوشگر بالقوه، افراد مبتلا به افسردگی، دارای تنیدگی روانی و یا مضطرب که رژیم غذایی آنها GI پایین تر دارد، شانس بیشتری برای ابتلا به سوء هاضمه دارند، در حالیکه همین افراد اگر رژیم غذاییشان دارای GI بالاتر باشد، بیشتر احتمال تجربه کردن اختلال رفلاکس را خواهند داشت. ما در این بررسی همچنین مشاهده کردیم که در صورت وجود هر یک از اختلالات روانی فوق و مصرف یک رژیم غذایی با GL پایین، احتمال وقوع رفلاکس بیشتر خواهد بود. با این حال افراد افسرده یا دارای تنیدگی روانی اگر رژیم غذایی با GL بالا مصرف نمایند بیشتر شانس ابتلا به سوء هاضمه دارند. در افراد مضطرب، اگرچه در دو مدل تعدیل شده چندگانه و مدل 1، شانس ابتلا به سوء هاضمه در میانه پایین GL به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از میانه بالا بود، در مدل نهایی تعدیل شده این اختلاف کاهش یافت، ولی همچنان در میانه پایین GL شانس ابتلا بیشتر از میانه بالای GL بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، به نظر میرسد تعدیل مقدار و نوع کربوهیدرات دریافتی در افراد با نیمرخ روانشناختی مختل می تواند با کاهش شیوع اختلالات فوقانی دستگاه گوارش (GERD & FD) همراه باشد. مطالعات با حجم نمونه بزرگتر و طراحی آینده نگر به منظور تأیید یافته های این پژوهش نیاز است. کلید واژه ها: اضطراب، افسردگی، تنیدگی روانی (psychological distress)، نمایه گلایسمیک، بار گلایسمیک، امتیاز درشت مغذی ها
|
توصیفگر
|
:
|
اختلالات روانی
|
|
:
|
افسردگی
|
|
:
|
تنیدگی روانی
|
|
:
|
نمایه گلایسمیک
|
|
:
|
درشت مغذی ها
|
|
:
|
Anxiety
|
|
:
|
depression
|
|
:
|
psychological distress
|
|
:
|
Glycemic index
|
شناسه افزوده
|
:
|
آزادبخت، لیلا، استاد راهنما
|
|
:
|
اسماعیل زاده، احمد، استاد راهنما
|
|
:
|
ادیبی، پیمان، استاد مشاور
|
|
:
|
افشار، حمید، استادمشاور
|
|
:
|
فیضی، آوات، استاد مشاور
|
|
:
|
حسن زاده، عمار، استاد مشاور
|
شناسه افزوده
|
:
|
دانشکده تغذیه و علوم غذایی
|